در برنامه شب گذشته دعوت ؛
ماجرای آدم ربایی كه قاری قرآن شد
كنكور هنر: برنامه دعوت در شب بیست و یكم ماه مبارك رمضان داستان یك طمع را روایت كرد كه منجر به آدم ربایی و در نهایت به تحول ختم شد.
به گزارش کنکور هنر به نقل از روابط عمومی برنامه، محسن گودرزی میهمان این قسمت از برنامه «دعوت» بود که شب گذشته ۲۶ اردیبهشت ماه پخش گردید. وی که پس از گذران دوره سربازی بعنوان مکانیک مشغول به کار شده بود از دلباختگی خود به دختر همسایه گفت و افزود: بعد از آنکه مشغول به کار شدم خانواده اصرار داشت که ازدواج کنم و به اجبار آنها به خواستگاری دختری رفتیم اما من که دلباخته دختر همسایه بودم بهانه گیری کردم و از ازدواج با او سرباز زدم. پس از آن موضوع علاقه ام به دختر همسایه را با خواهرم مطرح کردم و با وجود مخالفت وی در جلسه اول اما اصرار من نتیجه داد و ما ازدواج کردیم. داستان میهمان «دعوت» که با عشق و خوشی شروع شده بود با یک طمع به تلخی گرایید. وی در این زمینه توضیح داد: برای کسب مال بیشتر و از روی طمع در دامی افتادم و شی زیرخاکی را از کسی خریدم غافل از آن که آن شی قدمت تاریخی نداشت و تقلبی بود. ناآگاه از این مساله آنرا بوسیله یک واسطه فروختم اما پولی حاصل نشد. وی که با سودای ثروتمند شدن مبادرت به کار مغایر با قانون کرده بود نه فقط پولی کسب نمی کند بلکه دارایی خودرا نیز از دست می دهد بنا بر این تصمیم می گیرد به جبران این خسارت دست به کاری خطرناک بزند. وی تعریف کرد: با چند نفر از دوستان در صورتیکه مسلح بودیم به خانه فردی رفتیم که پس از خرید شی زیرخاکی و معامله با ما پولی پرداخت نکرده بود. او را مورد ضرب و شتم قرار دادیم به شکلی که هر لحظه امکان داشت موجب مرگ او بشویم. گودرزی افزود: دست، پا و چشمانش را بستیم و او را از محل سکونتش به خارج شهر بردیم. قبل از آن که به مقصد برسیم آن فرد فرار و از ما شکایت نمود. بعد از آن روز من با احتیاط تردد می کردم و مراقب بودم که در دام پلیس نیفتم اما بعد از ده ماه دستگیر شدم. طمع، جوانی را که با عشق زندگی می کرد و شغل خوبی داشت به یک باره به آدم ربایی تبدیل کرد که به جرم سرقت مسلحانه به ۱۷ سال حبس متهم شد. محسن گودرزی که در تنهایی زندان از کرده خود پشیمان شده بود، عنوان کرد: آدم بدی نبودم اما خودم را چندان به دانستن و پیروی از خدا و ائمه معطوف نمی کردم. تنهایی زندان و عذاب وجدانی که نسبت به خانواده ام داشتم مرا بر آن می داشت که به دنبال گمشده ای بگردم. آغاز به مطالعه پیرامون زندگی ائمه کردم تا بفهمم در کجای زندگی اشتباه کرده ام. وی افزود: در کلاس های قرآن زندان شرکت کردم و آن جا متوجه شدم قرآن گمشده من بود. اطلاعی از تاثیر مطالعه کلام خدا بر آزادی نداشتم و تنها برای پر کردن خلا درونی خود و اینکه خانواده با دانستن این مساله از خطاهای من بگذرند و مرا ببخشند، دست به این کار زدم. استادم که علاقه من را دید برای یادگیری ام سنگ تمام گذاشت و من قاری قرآن شدم و حتی آموزش هم می دادم. میهمان این قسمت از «دعوت» درباره دوران آزادی خود اظهار داشت: از زندان آزاد شدم اما از درون نه! برای کاری که با زندگی خانواده ام کردم عذاب وجدان دارم چونکه اشتباه من زندگی آنها را نابود کرد. امیرحسین گودرزی فرزند میهمان برنامه درباره سختی هایی که با زندانی شدن پدر متحمل شد، بیان کرد: ۱۴ ساله بودم که پدر را دستگیر کردند. ما هیچ اطلاعی از کاری که او کرده بود، نداشتیم و ضربه سنگینی به خانواده ما بود. ترک تحصیل کردم و برای تامین مخارج خانه و پرداخت بدهی ها مشغول به کار شدم. میهمان دیگری که در استودیو «دعوت» حضور داشت، فرزانه یاراحمدی همسر محسن گودرزی بود. وی درباره این اتفاق تصریح کرد: شوک بزرگی به خانواده ما وارد شد. خیلی از اطرافیان می گفتند همسرت را رها کن چونکه ۱۷ سال زمان کمی نبود اما به جهت عشقی که به او و فرزندانم داشتم، ماندم و کار کردم تا خانواده را حفظ کنم. گودرزی در آخر اظهار نمود: من در زندانی واقع در شهر کرج بودم و خانواده ام در شهرستان و امکان ملاقات های حضوری فراهم نمی شد اما از سختی هایی که با کاری که من کردم به زندگی آنها تحمیل شده بود، عذاب وجدان داشتم و هیچ آبی آتش درونم را خاموش نمی کرد. برنامه «دعوت» کاری از گروه اجتماعی شبکه یک سیما به تهیه کنندگی مجتبی کشاورز، سردبیری محمد پیوندی و اجرا-کارشناسی حجت الاسلام محمد برمایی هر شب ساعت ۱۹: ۱۵ روی آنتن می رود.
منبع: كنكور هنر
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب